اولين سايت مرجع کارتون و کاريکاتور در ايران

 


  1394 / 7 / 16 موشن گرافیک مرد جنگ / شهیدی که هلی‌کوپتر آمریکایی را سرنگون کرد


به مناسبت سالروز شهادت «نادر مهدوی» در 16 تیر ماه 1366، خانه طراحان انقلاب اسلامی جدیدترین اثر موشن گرافیک خود را به این عملیات دریایی اختصاص داد.در این موشن گرافیک به رویدادهای آخرین روزهای جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران و انهدام کشتی‌های نفتی ایران، جریان عبور ناو آمریکایی در خلیج فارس و دستور امام خمینی(ره) بر انهدام این ناو، اقدام شهید «نادر مهدوی»، دیدار شهید مهدوی با امام خمینی (ره) و سرانجام شهادت شهید مهدوی به همراه گروه عملیاتی در آب‌های خلیج‌فارس، گفت‌وگو با همرزمان این شهید پرداخته شده است.

در سال‌های پایانی جنگ، خلیج فارس برای ایران بسیار ناامن شده بود؛ عراق خیلی راحت کشتی ها و سکوهای نفتی ایران را می زد. کویت بخشی از سرزمین و عربستان، آسمانش را در اختیار صدام قرار داده بودند. فرماندهان عالی رتبه‌ی سپاه، جریان عبور آزاد و متکبرانه‌ی ناوهای جنگی آمریکا و نیز سایر کشتی ها و شناورهای تحت حمایت این کشور را به عرض امام (ره) رسانده بودند.

حضرت امام (رض) فرموده بود: «اگر من بودم، می زدم.» همین حرف امام، برای سردار شهید مهدوی و جانشینش سردارشهید بیژن گرد و نیز هم‌رزمان آنها کافی بود تا خود را برای انجام یک عملیات مقابله به مثل و اثبات این موضوع که با همت و رشادت دلیرمردان ایران اسلامی، خلیج فارس، چندان هم برای آمریکاییها و نوکرانشان امن نیست، آماده سازند.

اولین کاروان از نفتکش های کویتی آن‌هم با پرچم امریکا و اسکورت کامل نظامی توسط ناوگان جنگی این کشور در تیرماه سال ۱۳۶۶ به راه افتادند. در این بین، دولت آمریکا عملیات سنگینی را در ابعاد روانی، تبلیغی، سیاسی، نظامی و اطلاعاتی جهت انجام موفقیت آمیز این اقدام انجام داده بود.

در این کاروان، نفتکش کویتی «اَلرَخاء» با نام مبدل «بریجتون» حضور داشت که در بین یک ستون نظامی، به طور کامل، اسکورت می شد. این نفتکش، در فاصله‌ی ۱۳ مایلی غرب جزیره‌ی فارسی، در اثر برخورد با مین های کار گذاشته شده توسط سردار شهید مهدوی و یارانش، منفجر شد به طوری که حفره ای به بزرگی ۴۳ متر مربع در بدنه‌ی آن ایجاد گردید.

پس از اقدام دلیرانه‌ی سردار شهید مهدوی و همرزمانش در انفجار کشتی بریجتون، به پاس قدردانی از این عزیزان، برنامه‌ی دیدار با حضرت امام(ره) تدارک دیده شد و این شیران بیشه‌ی مردانگی و ایثار و شهادت، به دیدار پیر و مراد خود نائل آمدند.

در این دیدار، حضرت امام(رض) یکایک این سربازان جان برکف اسلام را مورد ملاطفت و تفقد خود قرار می‌دهد و پیشانی سردار شهید مهدوی را می‌بوسد. شهید، خود دراین‌باره چنین می‌گوید: «پس از اطلاع از اینکه حضرت امام(رض) از شنیدن خبر روی مین رفتنِ کشتی کویتی و شکست اولین اقدام آمریکا، متبسم شده اند، چنان مسرور گردیدم که همیشه این تبسم را موجب افتخار خود و رزمندگانِ همراه، می‌دانم. برای ما رزمندگانِ خلیج فارس، همین تبسم و شادی امام (ره) در ازای همه‌ی زحمات شبانه روزی کافی است و اگرتا آخر عمر، موفق به انجام خدمتی نگردیم، باز شادیم که حداقل برای یکبار هم که شده، موجب رضایت و شادی و تبسم امام عزیزمان گردیده ایم.»

در عصر روز پنجشنبه مورخه‌ی ۱۶/۰۷/۱۳۶۶ سردار شهید نادر مهدوی همراه با تنی چند از همرزمانش نظیر سردار شهید غلامحسین توسلی، سردار شهید بیژن گرد، سردار شهید نصرالله شفیعی، سردار شهید آبسالانی، سردار شهید محمدیها، سردار شهید مجید مبارکی و عده ای دیگر، جهت انجام گشت‌زنی و حفاظت از آبهای نیلگون خلیج فارس، با استفاده از دو فروند قایق تندرو توپدار به نام «بعثت» و یک فروند ناوچه به نام «طارق» به سمت جزیره فارسی حرکت می کنند. تعدادشان نه نفر بود که قرار بود دو نفر دیگر هم به جمع آنها اضافه شود.

در یک قایق، اکیپ فیلم برداری از عملیات متشکل از کریمی، محمدیها و حشمت الله رسولی و در قایق دیگر هم شهید آبسالان و شهید نصرالله شفیعی سوار بودند. در ناوچه طارق هم سرداران شهید مهدوی، بیژن گُرد، مجید مبارکی و غلامحسین توسلی بودند. فرمانده‌ی عملیات نیز سردار شهید مهدوی بود. پس از مدتی حرکت، به ساحل جزیره فارسی می رسند و وسایل و امکانات مورد نیاز خود را از داخل لنجی که قبلاً به جزیره رسیده بود، به داخل قایق های خود منتقل می کنند. پیاده می شوند و در کنار ساحل، نماز مغرب و عشا به جا می آورند.

هنوز مغرب بود و سرخی مغرب در کرانه‌ی باختری آسمان، کماکان خودنمایی میکرد. در این اثنا صدای انفجار مهیبی همه را متوجه خود می سازد. رادار پایگاه فرماندهی از سوی بالگردهای آمریکایی هدف قرار گرفته و منهدم شده بود. ارتباط ناوگروه با مرکز به کلی قطع شد و بیسیم در دست «نادر» جان داد.

لحظاتی بعد، سردار شهید مهدوی و همرزمانش یک فروند بالگرد بزرگ کبری به نام MS6 متعلق به نیروهای آمریکایی را بالای سر خود می بینند. این نوع بالگردها بسیار کم صدا هستند و در صحنه‌ی گیر و دار نظامی غالباً موقعی می توان پی به وجود آنها برد که دیگر با اشراف کامل به بالای سر هدف رسیده باشند.

سردار شهید مهدوی بلافاصله نیروهای تحت امر خود را جهت انجام عملیات مقابله به مثل فرا می خواند. هنوز دقایقی از انهدام رادار فرماندهی نگذشته بود که قایق حامل شهید آبسالان و شهید نصرالله شفیعی نیز هدف اصابت موشک آمریکایی‌ها قرار می گیرد. موشک دیگری نیز از سوی دشمن به سمت اعضای ناوگروه شلیک می شود که به هدف اصابت نمی کند و به درون آب فرو می رود.

بالگردها نیز با شدت ، شروع به تیراندازی می کنند. سردار شهید مهدوی و یارانش، به شدت در تب و تاب این می افتند که بالگرد را بزنند. پس از پانزده دقیقه درگیری شدید، کریمی در یک چرخش سریع موفق می شود با استفاده از یک فروند موشک استینگر، یکی از این بالگردها را منفجر سازد.

بالگرد، با انفجار مهیبی متلاشی و قطعاتش روی آب پراکنده می شود. شب تاریک از انفجار این بالگرد، چون روز روشن می شود و پشت دشمن به لرزه در می آید و امواج قدرت ایمانِ نیروهای اسلام، آنان را سخت به وحشت می اندازد. همگی با همه‌ی وجود صلوات می فرستند.

سرداران شهید گرد و توسلی فریاد می زنند که دومی را شلیک کن. در این اثنا قایق دیگر هم از چند طرف هدف قرار می گیرد. تعداد خفاشهای پرنده دشمن کم نبود و هریک از سویی به سردار شهید مهدوی و همرزمانش، حمله ور شده بودند. بسیاری از یاران نادر همچون سردار شهید توسلی که در حیات دنیوی همدیگر را برادر خطاب می کردند، در برابر چشمانش پرپر می شوند. حالا دیگر تنها ناوچه‌ی طارق که سردار شهید مهدوی بر آن سوار بود، سالم مانده بود و دو قایق دیگر هدف قرار گرفته و در آتش می سوختند.

نادر می توانست به سلامت از میدان بگریزد اما با رشادت و مردانگی تمام در پی گرفتن زخمی ها و پیکرهای مطهر شهدا از آب برمی آید. لذا به اتفاق بیژن، هم با دوشکا به طرف بالگردهای آمریکایی در هوا شلیک می کردند و هم در پی گرفتن شهدا و زخمی ها از آب بودند. آنها با همه‌ی توان سعی می کردند که اجازه ندهند تا بالگردهای آمریکایی به طرف آنها نزدیک شوند لذا به صورت مداوم، آسمان منطقه را با دوشکا آتش‌باران می کردند تا فضا ناامن شود و بالگردهای آمریکایی نتوانند به آنها نزدیک شوند. اما کار سختی بود زیرا این بالگردها بسیار کم صدا بودند و موقعیت یابی آنها در آسمان بسیار مشکل بود.

نادر و بیژن همچنان مردانه به مقاومت سرسختانه در مقابل آمریکایی های تا بن دندان مسلح ادامه می دهند. دشمن، همه شناورها و تجهیزات ناوگروه را زده بود و نادر و بیژن و چهار نفر دیگر، در حالیکه خود را با ترکش تهی مییابند، پس از بیست دقیقه رزم جانانه و مردانه، زنده به چنگال دشمن می‌افتند.

دستگیری نادر برای دشمن بسیار با اهمیت بوده آن چنان که پس از دستگیری اعضای بازمانده ناوگروه، بلافاصله در صدد شناسایی او بر می آیند و از تک تک اسرا درباره‌ی نادر می پرسند. دست و پای نادر به صورت مچاله، توسط دشمن بسته می شود ولی او کماکان روحیه خود را تسلیم دشمن نمی‌کند و همچنان مقاومت می نماید.

هنگامی که جنازه مطهرش به خاک پاک میهن رسید، دست ها و پاهایش به صورت خیلی محکم بسته شده بود و نشان می داد که دشمن، حتی از جسم بی جان این سردار شهید نیز می ترسید. نادر بر عرشه‌ی ناو جنگی «یو. اس. اس. چندلر» آماج شکنجه های وحشیانه‌ی دشمن قرار می گیرد و سینه اش با میخ های بلند آهنین سوراخ می شود و بدین ترتیب مظلومانه به شهادت می رسد.

سردار شهیدمهدوی در همان شب نبرد با امریکایی ها به شهادت رسیده بود اما شش روز گذشت تا در این باره یقین حاصل شود. بالاخره پس از گذشت شش روز، پیکرهای شهدا و اسرا از مسقط پایتخت کشور سلطان نشین عمان تحویل گرفته شد و از مرز هوایی وارد فرودگاه مهرآباد تهران گردید.

آنچه که از ظاهر پیکر شهید مشاهده گردید، این است که امریکایی‌ها سینه آن عزیز را با میخ های فولادی بلند سوراخ کرده و پس از آن یک تیر به بازو یک تیر به قلب و یک تیر به سجده گاهش زده و بدین‌گونه تحت شکنجه های قرون وسطایی شهیدش کرده بودند.

برای دیدن موشن گرافیک مردجنگ ساخته خانه طراحان انقلاب اسلامی اینجا را کلیک کنید 

برای دیدن پوستر در اندازه بزرگ اینجا را کلیک کنید


به مناسبت سالروز شهادت «نادر مهدوی» در 16 تیر ماه 1366، خانه طراحان انقلاب اسلامی جدیدترین اثر موشن گرافیک خود را به این عملیات دریایی ...

Currently unrated








خانه

© 2005-2017 irancartoon.ir All rights reserved.

irancartoon.com
Powered & Hosted by: Gardoon Web Solutions
Gardoon Web Solutions