آیا کاریکاتور اگر جذابیت نداشته باشد، کاریکاتور نیست؟ بحث درباره جذابیت در کاریکاتور تنها با اشاره به مخاطبان آن امکان پذیر است. این بحث و جدلی است دائمی که میان عوام و خواص تقریبا به شکل همیشگی جریان داشته و منتقدان و هنرمندان برای یافتن معیارهای موردنظر در ارتباط با این دو گروه، دائما به دنبال فرمول های مشخصی بوده اند.
بدیهی است که جذابیت شرط لازم برای ارائه طرح های طنزآمیز است. اما به نظر می رسد این شرط کافی نباشد. با کمی ساده انگاری، کاریکاتور به ورطه هجو و ابتذال سقوط می کند. بنابراین مفهوم و حدود جذابیت باید در کاریکاتور مشخص شود. در عین حال روشن است که مخاطب در فهم بیان تصویری نباید درگیر حل معماهای پیچیده شود معماهایی که گاهی اوقات باعث رنج بیننده می شود که انگار در پرده ای مه آلود گم می شوند و در مقابل این طرح ها خود را کوچک می پندارند.
در کاریکاتور، عنصر غافلگیری زمینه را برای جذب مخاطب فراهم می آورد و خنده ناشی از این غافلگیری، واکنشی حسی در برابر رویدادها، اشخاص و فرم های غیر معقول است.
اما توجه به خنده به عنوان یک هدف، آیا می تواند تنها وسیله کاریکاتوریست برای جذب مخاطب باشد؟ به نظر می رسد ابوالفضل محترمی توانسته است با مخاطبان خود به گونه ای رفتار نماید که اولا آنان را صاحب درک و شان انسانی برای درک مفاهیم خود بداند و ثانیا از عناصر و مفاهیمی استفاده کند که با توجه به عنصر غافلگیری به نکات ظریفی در رویدادها و مسائل اشاره دارد.
طرح برگزیده او در دوسالانه کاریکاتور تهران با موضوع مهاجرت، در میان صدها طرح، با قدرت خود را نمایاند. در این طرح، عده ای در حال عبور از مرزند (مهاجرتی غیرقانونی) خط مرزی به سان خطوط کناره نمای فرشی است که مهاجران به زیر آن می روند و برجستگی اندام آنان در زیر آن که تا دور دست ها ادامه یافته است، به جذابیت، در ارائه مفهومی می انجامد که در عین سادگی و قابل فهم بودن پیامی نوآورانه از این پدیده را در معرض دید می گذارد.
در طرحی دیگر از محترمی با کاریکاتوری در سه قاب از بالا به پایین روبروییم. در قابل اول کتابی باز است و مردی در حال مطالعه آن بر روی زمین دراز کشیده، در پس او تمساحی وارد شده است. در قاب بعد، تمساح مشغول بلعیدن مرد است با رعایت این نکته ظریف و طنزآمیز که با واکنشی از سوی مرد در برخورد با تمساح روبرو نیستیم. در پایان، تمساح متعجب با چشمانی گرد و حالت طنزآمیز که در اندامش به چشم می خورد. شاهد دستی است که از دهانش بیرون آمده و با متانتی خاص در حال ورق زدن کتاب برای مطالعه صفحات بعدی است!
در طرحی دیگر، سه سرباز را می بینیم که خبردار ایستاده اند. محترمی در چیدن این سه سرباز به گونه ای رفتار کرده است که منظور اولیه در رعایت تناسب و قد بلند به کوتاه ارائه شده اند. بیان طنزآمیز و جذاب محترمی از این مرحله ظاهر می شود که در دست هر سرباز سلاحی قرار میدهد. اما کوتاه ترین فرد این گروه کوچک سه نفره، سلاحی به دست می گیرد که هیچ تناسبی نه با سلاح افراد دیگر و نه با وضعیت جسمی اش دارد. در تقابل با دنیای واقع، هنرمند باز هم در ابراز واکنش های این افراد به گونه ای طبیعی و خونسرد عمل می کند و تاکید اصلی او بر توپی است که سرباز کوتوله به دست دارد.
ابوالفضل محترمی از جمله کاریکاتوریست هایی است که به بیان ساده و موجزی در ارائه کاریکاتور دست پیدا کرده است و شخصیت ها و فرم هایش به راحتی قابل شناسایی اند. او به زبان طنز آشناست از همه مهمتر این که ایجاد جذابیت در ارتباط با ارائه مفهوم را برای مخاطبان خود خوب می شناسد.