استاسیسstasys eidrigevicius متولد ۲۴ جولای ۱۹۴۹ لیتوانی است و در سالهای۱۹۶۴-۱۹۶۸ در دانشگاه هنرهای کاربردی«کائوناس»۲و ازسال ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۳ در آکادمی هنرهای زیـبا«ویلینیوس»درلیتوانی بـه تـحصیل و کار پرداخت و از سال ۱۹۸۰ در لهستان زندگی کرده است.
او در زمینه هنر گرافیک و طراحی،نقاشی،تصویرسازی کتاب،پوستر،مجسمهسازی،عکاسی،اینستالیشن و هنر اجرایی «tra ecnamrofrep» فعالیت دارد.
کتابهای مصور وی بـرای کودکان در لیتوانی،لهستان،سوییس،آمریکا،ژاپن و کشورهای اسکاندیناوی منتشرگردیده است.
ازجمله مهمترین جوایز او میتوان از جایزه بزرگ مسابقه بین المللی کـتاب کودک در بارسلونای اسپانیا در سـال ۱۹۶۸،مـدال نقره باشگاه مدیران هنری نیویورک آمریکا ۱۹۸۸،جایزه بزرگ هشتمین بیینال پوستر در لاهتی فنلاند ۱۹۸۹، پلاک طلای بیینال بین المللی تصویرسازی کتاب کودک بیوگرادیوگسلاوی ۱۹۹۰ و جایزه دوم نمایشگاه بین المللی پوسترکشور مکزیک در سال ۱۹۹۰ و... نام برد.
استاسیس را با چهرهها و شخصیتهایی که در تـمام کارهایش دیده میشوند،آدمهای سرد و متعجب با چشمانی گرد واندوهبار که به دوردستها خیره شدهاند و میتوان شناخت.
این چهرهها از مشخصههای اصلی کارهای استاسیس هستند.استاسیس در ۲۴ جولای ۱۹۴۹ از مادری لیتوانیایی و پدری لهستانی در لیتوانی متولد شـد.او بـههمراه پدر و مادرش درمزرعه کار میکرد و کار پرزحمت روزانه آنها تأثیرات عمیقی بر او گذاشت.
استاسیس جوان از چوب برای خود اسباببازی درست میکرد و کار نقاشی را نیز شروع کرد.همچنین نمایشهایی رابا همکلاسیهای خود اجرا میکرد،از مناظر اطراف خـودوالدین و هـمسایگان عکس میگرفت و کار ظهور و چاپ عکسها را نیز خود به انجام میرسانید.
کودکی استاسیس سرچشمههای اصلی چهرههای مصیبزده و غمگینی است که در هنر او بسیار آشکار است.
استاسیس میگوید که«کار ترسیم چهرهها در حاشیه کتابهای دبستان آغاز کردم و کـمکم ایـن چهرهها در اکثرکارهایم آشکار شدند.»
در سنین نوجوانی استاسیس وارد مدرسه هنری در شهرکائوناس شد و تجربههای بیشتری در زمینه هنر کسب کرد.درآن زمان اعمال نفوذ رژیم کمونیست بر روی هنر، وی را سخت بهخشم میآورد.در مدرسه از او خواسته میشد تـا بـرطبق درونمایه و مـضمونهای هنر محلی لیتوانی،چرم و کوزههای سرامیک را تـزیین کـند.ولی درعـوض او میخواست راهی پیدا کند تا بتواند نارضایتی خود را با استفاده از تصاویر نشان دهد.سرانجام در آکادمی هنر ویلنیوس،در پایتخت لیـتوانی،استاسیس شـکلی کـامل برای خلاقیت خود یافت.او میگوید«احساس کردم مکانی بـرای تـخیلات خود یافتم و این ابتدای خلاقیت و آوای من بود.در نقاشی آزاد بودم.هیچکس نمیتوانست به من بگوید که چه باید کرد و چگونه؟»
یک سال پس از فارغ التحصیل شدن از آکـادمی هـنر،استاسیس به ارتـش شوروی خوانده شد وی از این سال بهعنوان«بدترین سال عمرش»یاد میکند.او معتقد اسـت که پس از پایانت حصیلات بهجای رفتن به پاریس،لندن و نیویورک برای ادامه تحصیل در رشته هنر،به زندان رفتم و بهعنوان خوشنویس «rehpargillac» در ارتش استخدام شـدم.او از هـرگونه اوقـات فراغتی که حاصل میشد برای طرحزدنهای ساده و سریع دردفتر طراحی کوچکی کـه هـمیشه در جیب خود بههمراه داشت استفاده مینمود.
استاسیس تصمیم به مهاجرت گرفت او میخواست در لهستان زندگی کند ولی با مشکلات بسیاری در اینراه مـواجه شـد.دهه ۱۹۸۰ سـالهای درخشانی برای پوستر لهستان بود وتصویرهای ساده و برجسته استاسیس بهسرعت شکل نـوینی بـه خود گرفتند.
با پیـشنهاد یکی از منتقدین هنری در یکی از نمایشگاههای نقاشی استاسیس،مبنی بـراینکه از کـارها مـیتواند به عنوان پوستر ارایه شود،استاسیس را بهچاپ کارش ترغیب کرد و پوستر او در بیینال ورشو ۱۹۸۳ برنده جایزه شد.
استاسیس میگوید: «پوستر بـرای او تـکامل طبیعی بوده است.زبان پوستر ساده است و زبان نقاشیهایم نیز بسیار ساده بود.فقط یـک عـنصر،یکچهره،یک پرنـده و...اکثر پوسترهایم به منظور پوسترشدن طراحی نشده بودند.من فقط کاری راطراحی میکردم و سپس کارگردان تـئاتر بـه آتلیهام میآمد ومیگفت:«استاسیس،اینکار را دوست دارم،میتوانم از آن استفاده کنم.»
استاسیس برای دستیابی به حقیقت نوین خویش بـه جـستجوی انواع جـدید هنر پرداخت و تجربههای دیگری در زمینههای مختلف هنری انجام داد.
با آغاز سال ۱۹۹۲،استاسیس چندین نمایشگاه برپا کرد و در آنـ سال نـمایشی با عنوان«بزرگداشت ونسان»به احترام ونسان ونگوگ در محیطی باز ترتیب داد.طراحی فضا بـا تـودهای ازگـلهای آفتابگردان و صحنهای از یک گوش بریده تکمیلشده بود.خود استاسیس سرش را بهوسیله باند با قلموهای نقاشی تزیین کرده بـود.سه سـال بـعد او با فستیوال موسیقی معاصر که در یکی از ایستگاههای قدیمی قطار در رم برگزار شد بـه همکاری پرداخـت.طی ۱۵ روز برگزاری فستیوال،هرروز یک تابلوی نقاشی میشد و بههمین منظور این ایام را«گفتگوی بین مـوسیقی و نـقاشی»نامگذاری کردند.
در بهار سال ۱۹۹۹ استاسیس نمایشگاهی در گالری«پیگا»برگزار کرد،که این نمایشگاه شامل طراحیهای خطی بـر روی دیوار گالری بود و قابهای کوچکی دور کار،جلوهای خاصی به آنها بـخشیده بـود و در اختتامیه نمایشگاه،استاسیس باپارچه مرطوب کارها را از روی دیوار پاک کرد.
یکی دیـگر از مـشخصههای کارهای استاسیس،ماسکهایی هستند که در کارهای او بسیار دیده میشوند و با استفاده ازپاستل گچی و تکنیکهای دیـگر مـاسکهایی درست کرده وبعد از آنها عـکاسی مـیکند او در این تـکنیک کـه تـلفیقی ازتصویرسازی و عکاسی است بسیار مهارت دارد.
از دیـگر مـشخصههای کارهای استاسیس طراحی عناوین با دست است،این عناوین در بیشتر مواقع در حاشیه کار قـرارمیگیرند و بـهطورکلی تصویر در کارهای استاسیس از اهمیت بیشتر برخوردار اسـت تا نوشتهها و عناوین.
از آنجاکه اسـتاسیس نـهتنها بهعنوان تصویرساز و نقاش بلکه بهعنوان یـک گـرافیست مطرح شده شاید بتوان کارهای او رادر گروه کارهای noitomorp fles قرار دارد.
کارهای او بهخصوص پوسترهایش بسیار شخصی اسـت ومـیتوان گفت که در اکثر کارها در مـرحله اول سـفارشدهنده خود طـراح است.او ابتدا تصاویری مـیسازد و بـعد به تناسب سفارشهایی که میگیرد برای کارها عنوان میگذارد.او کاملا شخصی و آزاد کار میکند و خود را زیر فـشار نـظرات وخواستههای سفارشدهندهها نمیگذارد.
با اشاعه و انتشار آثار اسـتاسیس در روزنـامهها و مجلات مختلف ازجـمله روزنـامههای نـیوزویک،تایمز،مجله yob yalp و همچنین برپایی نمایشگاههای نـقاشی،مجسمهسازی وکتابهای طراحی و پوسترها،انتشار اشعار،فیلمها،تئاتر و..استاسیس به چهرهای برجسته در هنر معاصر مبدل شده است.
منبع: بخشی از پایاننامه با عـنوان مـکتب لهستان، نرگس آلادپوش