اولين سايت مرجع کارتون و کاريکاتور در ايران

 


  1394 / 8 / 9 مصاحبه با گرادیمیر اسموجا از صربستان


اسموجا هنرمند سرشناسی که با استاد کامبیز درم بخش ارتباط صمیمانه و دوستانه ای دارد و سالها در نشریه نبل اشپالتردر سوییس همکار بوده اند٬ دو هنرمند از قاره های مختلف٬ ولی با توانمندی بسیار.

در این مصاحبه قصد داریم با گرادیمیر اسموجا صحبت کنیم و به گفته های او توجه کنیم اما خواننده گاهی از پاسخ های مختصر و مفید و کوتاه او متعجب خواهد شد.
اسموجا در صربستان به دنیا آمده است اما با خانواده اش در ایتالیا زندگی می کند و نمی تواند به انگلیسی و فرانسوی صحبت کند به همین دلیل سوالاتم را به فرانسوی پرسیدم و مترجمی آن را برای دخترش به انگلیسی ترجمه کرد و او به زبان ایتالیایی از پدرش پرسید .... و جواب ها نیز همین مسیر طولانی را طی کردند!!!
خلاصه این که این مصاحبه پر از تعجب، تغییر و تحول و خنده بود.
- ونسان ونگوک تاثیر بسیاری روی شما و روشنگری شخصی تان داشت، این حس را در آلبومتان چگونه نشان دادید؟
اسموجا: این داستانی است که فکر می کنم بیش از۱۴ سال در ذهن و قلبم داشتم اما هیچوقت نتوانسته بودم روی آن کار کنم تا سال پیش که بالاخره موفق شدم این کار را انجام دهم. من همیشه عاشق ونگوک و آثارش بودم .و حتی گاهی خودم را ونگوک تصور می کنم... اما در زندگی واقعی ام دو گوش دارم. ( با خنده)
داستان این آلبوم را از زندگی واقعی او ساخته ام. ملاقات او با گوگن، تولوز لوترک، خانه زردی که در آن زندگی می کرد، تنها بودن او و مشکلات روحی که داشت ... در واقع تصوراتم را با چیزهای مختلفی مانند چنگال گربه و غیره ترکیب کردم ...
- از چه زمانی تصمیم گرفتید واقعیات را نشان دهید؟
اسموجا: من فقط قصد دارم داستان ها و شخصیت ها را به عنوان انسان های عادی نشان دهم، درست مانند زندگی واقعی انسان ها... زندگی آنها اساسا بسیار ساده است.
- این بازی برای خواننده است که حدس بزند چه کسی پشت این شخصیت ها است، آثار هنری نقاش های مختلفی را بازسازی کردید مثلا نقاشی های تولوز لوترک، مونه، رامبراند، ون گوک و ... این برای شما بازی به حساب می آید؟ چه هدفی از انتخاب این نقاشی ها، مکان ها، و شخصیت ها داشتید؟
اسموجا: آن چه برای من جالب بود این بود که بینندگان با دیدن نقاشی های من چه چیزی را پیدا می کنند و از این بوم نقاشی و شخصیت ها و... چه چیزی را درک می کنند. شناخت و درک برخی از این شخصیت ها که هرگز ملاقات نکرده بودم برای من نیز مانند بازی بود.
اما در زمینه طنز ... برایم مانند یک گالری بزرگ بود... و این واقعیت دارد که همه ونگوک را می شناسند... اما آیا کسی می داند ونسان واقعی چه شخصیتی داشت؟
- در واقع چرا این شخصیت های نقاشی های ونسان را به عنوان مونس و همدم انتخاب کردید؟
اسموجا: سبک ونگوک بسیار خاص، پرخاشگرانه و عنان گسیخته است و چنگال های گربه به خوبی با " ساق پا" ی ونگوک مطابقت دارد. بنابر این گربه را به عنوان همراه برای نقاشی های ونگوک انتخاب کردم.
- البته ونسان هم کمی در شخصیت سازی ونگوک مشارکت داشت، مثلا در دیوانگی ها، تنها یی ها و ناامیدی های او... و حتی در نبوغ... نبوغ و دیوانگی... کمی به داستان دکتر جکیل و آقای هاید شباهت دارد... این طور نیست؟
اسموجا: در واقع این موضوع اصلی داستان است. کسی نمی داند چرا ونگوک این قدر حیرت انگیز، عالی و همزمان تنها و ناامید ... بود؟ چرا با وجود این همه استعداد ناشناخته و فقیر باقی ماند؟ چه رمزی پشت این ابهام وجود دارد؟ این همان چیزی است که قصد داشتم با بررسی شخصیت او از طریق این نقاشی های طنز نشان دهم. همان قدر که ونگوک مردی ساده و مهربان بود ونسان عالی، شگفت انگیز و دیوانه بود.
- ونسان همچنین برخی از سرخوردگی های ونگوک را شخصی تر و خاص تر می کرد. به ویژه او را به سمت مسایل قابل قبول تر می برد. این همان خصوصیت نسل گربه سانان است که نشان دهنده نقاشی های بعدی است که ونگوک را زمانی که از شر چنگال های گروه گربه های وحشی ونسان خلاص می شود نشان می دهد: " او برای بازگشت به سوی این نسل گربه سانان چه کاری انجام داد؟ اگر کمی با زندگی ونگوک آشنا باشید نباید شکست او در رابطه با زنان را نادیده بگیرید؟
اسوجا: بله... البته عده کمی می توانند در باره این ونگوک واقعی صحبت کنند. او همیشه سرشار از رمز و راز و ابهام بود. زندگی او پر از اسرار بود... البته اطلاعات ما کمی بیشتر از دیگران است، مثلا در باره تولوز لوترک ( با خنده).
- شما از طریق نقاشی های طنزتان کمی در باره زندگی ونگوک اطلاعات دادید. آیا نیازی بود تمام این نکات را گردآوری و ذکر کنید؟ باید بگویم یکی از آخرین اطلاعات نوشته های روی سنگ قبر اواست که بسیار تعجب آور است وداستان واقعی زندگی او را کاملا بیان می کند.... این مطلب و ضمیمه ای که در آخر آلبوم آمده است نمی تواند از دست خواننده فرار کند؟
اسموجا: خوب، شاید این همان راز واقعی ونگوک باشد( با خنده) . وقتی خواننده آلبوم را می بیند خودش داستانی در باره شخصیت ها و ویژگی های آنها در ذهنش می سازد... این مطلب فقط نشان می دهد که هیچ چیز ساده نیست... شاید چیزها آن طور که به نظر می رسند نباشند... در واقع شاید این رمز باشد، همان رمز و رازی که در باره ونگوک وجود دارد... و من این رمز و راز را به بینندگان تقدیم کردم....
یکبار در جایی نوشته ای دیدم که شاید توصیف واقعی رمز زندگی ونگوک باشد... ( با خنده) این همان مطلبی است که در آخرین قسمت ضمیمه آلبوم آوردم. این همان جایی است که تصورات خواننده را به سمت داستان سرایی سوق می دهد.
- طراحی های شما بسیار عالی هستند و ویژگی های دقیق ونگوک را نشان می دهند. این کار بزرگی است که شما انجام دادید. چه زمانی را صرف این کار کردید؟
اسموجا: در واقع مدت زمان زیادی را صرف دستیابی به این کار کردم، بسیار تمرین کردم تا سبک ونگوک را یاد بگیرم... اما به سبک خودم آنها رابازیابی کردم. به خصوص به دلیل این که با آبرنگ کار می کردم. مدت زیادی را صرف طراحی، اجرا، انتخاب رنگ و.. کردم .. و سرانجام حداکثر احساساتم را با آن ترکیب کردم.
- از چه تکنیکی استفاده کردید؟ آیا فقط از آبرنگ استفاده کردید؟
اسموجا: بله از آبرنگ روی کاغذ استفاده کردم. در یکی از پروژه هایم که نام " براتل آف میوزز" را روی آن گذاشتم از آبرنگ روی بوم نقاشی استفاده کردم.
- شما کجا درس خواندید و کار کردید؟
اسموجا: من در دانشکده هنر بلگراد در رشته نقاشی تحصیل کردم و کارتونیست چند روزنامه بودم و در موزه ای در آلمان و چند گالری هنری در سوییس و ایتالیا کار کردم.
- چرا این اثر را به برژیت باردو تقدیم کردید در حالی که می دانید او هرگز این آثار را نمی بیند؟
اسموجا: چرا که نه؟ ( با خنده) او یکی از کسانی است که واقعا تحسین می کنم و او را هنرمندی خوب می دانم.
- در باره پروژه های بعدی تان برایمان کمی توضیح دهید...
اسموجا: پروژه " براتل آف میوزز" در باره زندگی تولوز لوترک و چند تن از دوستانش بود. ونگوک، گوگن و ... تمام کسانی که همزمان با او در پاریس زندگی می کردند و از دنیا رفته اند. کمی زمینه غمگین و خاطره آور دارد ...
از شما بسیار متشکرم.

اسموجا هنرمند سرشناسی که با استاد کامبیز درم بخش ارتباط صمیمانه و دوستانه ای دارد و سالها در نشریه نبل اشپالتردر سوییس همکار بوده اند ...

Current rating: 1


مطالب مرتبط

مصاحبه با دکلوزو / سیدمسعود شجاعی طباطبایی
مصاحبه با فخرالدین دوست محمد از کرمانشاه
مصاحبه با کیم جونگ جی از کره / تمرین و ممارست در طراحی
مصاحبه با نسرین عبدشیخی، هنرمند کاریکاتوریست شیرازی
مصاحبه با سعید صادقی، هنرمند کاریکاتوریست جهرمی
مصاحبه با مجید امینی / برای همیشه ایده برای کار دارم
مصاحبه با «جسی ریبرو» از برزیل
مصاحبه با جیتت کوئستانا از اندونزی / کارتونیست های ایرانی...
گاهان ویلسون آمریکایی، مخوفترین کارتونیست دنیا
مصاحبه با جان کونئو / طراحی مشهور با مشتریانی قدرتمند
مصاحبه با تورهان سلجوق / کاشف خطوط تیز و مستقیم
مصاحبه با نیکولای ورونتسوف کارتونیست و تصویرساز روسیه
مصاحبه با اولگ درگاچف /کاریکاتور نوعی هنر لحظه
مصاحبه با کارلوس فالکو کارتونیست و تصویرساز کوبایی
مصاحبه با محی الدین کورواغلو از ترکیه / کاریکاتور ایران ح...
مصاحبه با آجیم سولاج/ کاریکاتور ترکیبی از عقل یک پیرمرد و...
مصاحبه با سرگئی تونین/ کاریکاتورخوب باید ایده ای خوب داشت...
کاریکاتور؛ تلخ، اما شفادهنده!/ مصاحبه با سیدمسعود شجاعی ط...
مصاحبه با شوکت یالاز کرتونیست برجسته ترکیه
مصاحبه با دالسیو ماچادو از برزیل / کاریکاتور و کارتون ارز...
مصاحبه با آنجل بولیگان از مکزیک/ کاریکاتور مرا انتخاب کرد
مصاحبه با آندری پوپوف کارتونیست کشور روسیه
مصاحبه با مجتبی حیدرپناه/ ایده های اولیه ایده های دم دستی...
مصاحبه اختصاصی با مجید امینی / در کارتون ایده حرف اول را...
مصاحبه اختصاصی با محمود نظری /طناز بودن تا حدود زیادی ذات...
مصاحبه اختصاصی با پاول کنستانتین از رومانی / طنز و تعجب آ...






خانه

© 2005-2017 irancartoon.ir All rights reserved.

irancartoon.com
Powered & Hosted by: Gardoon Web Solutions
Gardoon Web Solutions