اولين سايت مرجع کارتون و کاريکاتور در ايران

 


  1394 / 8 / 28 گورمه لن همه را می ترساند / زنده یاد محسن ابراهیم


هنر بی شک شفافترین بازتاب برخورد انسان با محیط است که پرده از چگونگی تفکر هنرمند و همچنین شرایط اجتماعی بر می کشد. در چنین برخوردی، پدیده های بیشماری به یاری حس و حواس از محیط پیرامون در ذهن هنرمند جای می گیرد و در آمیزشی با نحوه نگرش هنرمند نسبت به هستی پیرامون – که آن نیز به نوبه خود منتج از برخوردهای اولیه با محیط است وجهی ثانوی می باید که ماحصل آن به مثابه شناختی عاطفی به صور گوناگون متجلی می شود و میزان ادراک و توقع هنرمند را در پهنه حیات آشکار می سازد.
گورمه لن هنرمندی است که صادقانه، چنین آیینه ای در مقابل بیننده قرار می دهد و بی فریب اما دلهره آور مقطعی یاس آور از تاریخ بیستم را با خطوطی سیاه و گزنده ترسیم می کند. چرا که او با شناخت و درک قوانین خشن پیرامون خود در جنون تاریخی جنگ دوم جهانی و در هنگامه ای که توده هایی میلیونی در پس غرش مهیب بمب افکنها و انفجار بمبها قطعه قطعه می شوند به عنوان انسانی اندیشمند و متفکری پویا و تحلیل گر نمی تواند از کنار حوادث بی تفاوت بگذرد و ناگزیر در برخورد با چنین آشفتگیهایی در جهنمی زمینی با نگاهی خوشبینانه جهان را بنگرد.
او برخلاف نظریه ژرژساند: «مانسل بدبختی هستیم و ناچاریم خود را با ابراز هنر فریب دهیم». نمی تواند خود را با هنر فریب دهد و یکی از بحرانی ترین سده های تاریخ به طرح ها و رنگهای فریبنده دل خوش کند: و یا حتی به عنوان تاریخنگار عواطف و احساسات عصر خود به ثبت وقایع بپردازد و یا زمانه را به طنز و طعنه بگیرد تا با ریشخند اوضاع بیننده را به تبسمی هر چند تلخ وا دارد. گورمه لن با نگاهی اندوهگین به چشم انداز وسیعتری می نگرد و هر آنچه را که درسر راه خود می یابد با رنگ این حقیقت که هیچ چیز واقعی نیست، و آنچه که هست جز فریب و مضحکه ای پیش نیست می آمیزد. او هرگز به بخشی و یا جزیی از کل نمی نگرد، بلکه به کلیت نظر دارد که بی اشاره مستقیم به آن در پس آثار او موج می زند.
گورمه لن در میانه دو جنگ زاده می شود، 1922 یعنی هنگامی که هنوز عوارض جنگ جهانی اول بر جهان و به ویژه اروپا سایه افکنده و ساختار بخشی از آثار ادبی، فلسفی و هنری دوران جنگ و پس از آن را تحت تاثیر قرار داده است. گورمه لن در فرانسه درگیر در جنگ به دنیا می آید و در آغاز دومین جنگ جهانی هفده ساله است. ذهنیت حساس او در طول این دوران قرین ناآرامیهای جهانی و شاهد دریده شدن، انسان توسط انسان است. او می بیند که زمین مسلخ بشر است و آسمان دیگر نه آن آبی لاجوردین که پر از گازهای سربی رنگ و کشنده است. حادثه از بمب افکنها می بارد و زمین در غرقاب کشتارهای بی منطق است. آیا در این هنگامه خوف و خون می توان با نگاهی رضایتمند به زندگی نگریست؟
انسان در چهارچوب زمان می اندیشد و حوادث آن را بنا به خلق و خوی و برداشت خود برای آیندگان می نگارد و گورمه لن چنین می نگارد: بدبینانه و زمخت. او انسان را هرگز در کلیتی مهربان و همدم با یکدیگر نمی بیند، حتی در کنار هم قرار گرفتنشان اگر از سر فریب و نیرنگ نباشد، گذرا و لحظه ای است و تنها به درودی و بدرودی ختم می شود و دیگر هیچ. انسانهای ایستاده بر بالای ستون جز این را نمی گویند. در هیچکدام از آثار او انسانی را صمیمانه در کنار انسانی دیگر نمی یابیم. تجمع آدمها در آثار او بانقشه های پنهان فریب و نیرنگ و توطئه همراه است. دو مرد در ملاقاتی رودرو نقشه هایی که به آنها القا می شود، درصحنه ای مانند تئاتر به اجرای نقش دوستی می پردازند.
گورمه لن استاد به تصویر کشاندن کابوسهای انسانی است. کابوسهای وهم آوری که نه در خواب بلکه در بیداری انسانی را می آزارد، انسانی ایستاده بر سنگی برآمده از دیواری که از هر سو تا ابدیت کشانده شده است در واقع، انسانی است که بر لبه هول و هراس ایستاده و سنگ تقدیرش در این بیکرانگی هستی نه جایگاه امن، که پایگاه شکنجه اوست و پیش از آنکه محکوم به فنای ابدی باشد، سایه سخت و سنگین حیاتی رنج آور او را در بر گرفته است. در آثار گورمه لن زمان منجمند می شود و چهره آدمیان در یخبندان اضطراب، پرآشوب و مشوش می شود. آدمیانی که غوطه ور در تخیلاتی بی مقصدند درمانده و حیرت زده همچون سنگی آسمانی برآوردگاه زمین فرو افتاده اند.
آثار گورمه لن واریاسیونی از یک آهنگ است. چندانکه تداوم نگاه او را از اثری به اثر دیگر می توان بازیافت. اگر چه آن دو انسان ایستاده بر فراز ستون نشانه ای مشخص از دروغ و نیرنگ ندارند ولی در اثر دیگر که عکاسی در زیر چادر سیاه پنهان شده و تابلویی را عکسبرداری می کند، این نشانه مشخص است. هیولایی در پس دوربین و هیولایی دیگر به عنوان نمادی از تصویر نقاشی شده بود بر روی بوم در پس تابلوی مقابل دوربین قرار دارد.
نگاه گورمه لن، طول تاریخ را در می نوردد. از انسان غارنشین و اسلحه سنگی اش می آغازد، از ابولهول می گذرد و تا انسان مسلح سده حاضر ادامه می یابد. در بسیاری از آثار او انسان بدوی حضوری چشمگیر دارد. انسانی در گیجی و آشفتگی، و ستیزی پنهان. انسان بدوی اما متفکر، انسانی با اسلحه سنگ و نمایی از کره جغرافیایی اش در سویی. جهانی ناهموار و رعب انگیز. نگاه یاس آلود و غمگنانه مرد بدوی اما هوشیار گویی لرزش گنگ زمین را می بیند و می شنود. لرزش گنگ تاریخ را هم. لرزش حمله و هجوم نابسامانی را هم. و در اغتشاش تحیر و حیرت، می اندیشد. به چه چیز؟ به سرنوشت محتوم و شومش؟ بار مصیبتی که بر دوش فرزندان او خواهد افتاد؟ او به دیگرانی می نگرد که در پس او خواهند آمد؟
آیا نگاه این مرد بدوی سرشار از اندوه نیست؟ کدام محیط امین و انسانیتی امین او را احاطه کرده است این هراسناکی از آینده در اثری دیگر از گورمه لن به خوبی آشکار است. خانواده ای پناه گرفته در آغوش غار، غاری که اجرام خوف انگیز هندسی، هرم، کره، مکعب و مکعب مستطیل سر پناه اویند. اجرامی که با کمترین لغزشی بر سر او و خانوده اش فرود می آیند و از او چیزی جز همان جمجمه مقابلش باقی نمی گذارند. این انسان نیز مبرا و مطهر نیست و او نیز در کشاکش بقا، کشنده دیگری است، و این چه ملال انگیز است.
ابوالهول در میانه تاریخ ایستاده است، انسان جانوری استوار و سترگ در مقام نگاهبانی از شهر و مردمان آن. اما چشمان بی مردمک او به سوی مردی است که در آستانه آغوش اوست. و مرد بی آنکه بگرید، گویی شانه هایش در هق هق تنهایی و غربت و تقدیر غم انگیزش می لرزد. او انسان متمدن را در هیات لباس و کلاه و چهره ای مرموز می یابد. انسانی هزاران چهره با چشمانی که حتی در پس عینک تیره رنگش، رنگ سرخ شرارت دارد و همین انسان مغلوب توطئه دیگران است. دستی به نشانه راهبری و راهنمایی و دستی دیگر که او را هدف گرفته است و سر آخر، گلوله ای که انسان عصر جدید به شقیقه خود شلیک می کند.
طنز تلخ و سیاه گورمه لن سینه های پردرد و ترانه را هدف می گیرد و پرده های رنگین را از پیش چشم بیننده بر می افکند. طنزپرداز، دانشمندی است که جهان را نظاره می کند تا کژیها و ناراستیها را تفسیر کند. وظیفه و تعهد او گذاردن آیینه ای تمام نما در مقابل انسان است. گورمه لن نه خود را می فریبد و نه دیگران را، فقط می گوید جریان از این قرار است و همه را می ترساند.
برای دیدن گالری آثار این هنرمند اینجا را کلیک کنید.

هنر بی شک شفافترین بازتاب برخورد انسان با محیط است که پرده از چگونگی تفکر هنرمند و همچنین شرایط اجتماعی بر می کشد. در چنین ...
Currently unrated








خانه

© 2005-2017 irancartoon.ir All rights reserved.

irancartoon.com
Powered & Hosted by: Gardoon Web Solutions
Gardoon Web Solutions