ایران کارتون:
شخصیت موردیلو پشت آثارش پنهان شده است. برخی هنرمندان خجالت می کشند یا دوست ندارند تصویر خودشان را به نمایش بگذارند. تنها چند هنرمند هستند که علاوه بر آثارشان تصاویر خود آنها نیز به همان اندازه در معرض دید عموم قرار گرفته است. مثلا دالی یکی از هنرمندانی است که غیر از آثارش با سبیل مشهور و اثر زرافه سوزان خود شهرت جهانی پیدا کرده است.
البته موردیلو مانند دالی نیست که زرافه اثرش را به آتش بکشد. او معمولا با صحبت هایش توجه عموم را به خود جلب می کند. موردیلو هنرمند هرگز پشت شخصیت کارتونی زرافه اش پنهان نشده است بلکه بیشتر پشت شخصیت های کارتون هایش که زنان و مردان سفید پوستی با پاهای باریک، شکم های چاق و بزرگ و بینی های پیازی شکل بزرگتر از سرشان هستند، پنهان شده است .
گیلرمو موردیلو با این آثار کارتونی سورال تبدیل به یکی از مشهورترین کارتونیست های دهه ۷۰ جهان شد. اگر بخواهیم چهره خود او را تصور کنیم می توانیم نجیب زاده ای مسن با کلاهی صاف و عینکی گرد را در یک روز گرم تابستان تصور کنیم که با آرامش وسط خیابان ایستاده و منتظر است تا مثل هر سال با ناشر آلمانی اثارش در مونیخ ملاقات کند.
موردیلو در حال حاضر ۸۴ ساله است. او قد و قامت کوتاه، رفتار دوستانه و بینی متمایزی دارد که به هیچ وجه بزرگ به نظر نمی رسد.
مردم چگونه شما را صدا می کنند؟ اغلب به شما " آقای موردیلو" می گویند یا فقط " موردیلو" ؟
بستگی به این دارد که جزو دوستانم باشند یا نه. دوستانم اکثرا به من گیلرمو می گویند اما دیگران مرا " موردیلو" صدا می کنند، چون فکر می کنند نام هنری من است.
آیا شما مجذوب اعداد هستید یا نوعی وسواس نسبت به اعداد دارید؟ فکر می کنید چند اثر در زندگی تان خلق کرده اید؟
من تمام کارتون هایم را نگاه می دارم. قبل از این که کارتون های اصلی ام را بکشم طرح های کوچک تهیه می کنم و هریک از آنها را شماره گذاری می کنم. گاهی حتی روز و ساعت آنها را هم می نویسم. دلیل آن را نمی دانم. فقط آن را برای خودم انجام می دهم. در مجموع آثارم حدود ۲۰۰۰ کارتون هستند.
شخصیت های کارتونی که شما می کشید با نام " موردیلو" مشهور شده اند؟
فراموش کردم برای هریک از این شخصیت ها یک نام بگذارم. شرم آور است چون هر چیزی با یک نام شناخته می شود. مثلا بادام زمینی با اسمورف ها و...
معروف ترین شخصیت های کارتونی اسم دارند مثلا میکی ماوس، آستریکس، دونالد داک. اما شخصیت های کارتونی من اسم خاصی ندارند. مردم نمی دانند آنها را با چه اسمی صدا کنند به همین دلیل به آنها موردیلو می گویند حتی به زرافه کارتونی ام زرافه موردیلو می گویند.
هدف من از ساخت آنها شخصیت هایی بود که مردم دوست داشته باشند. هر هنرمندی دوست دارد کارتونهایی خلق کند که همه دوست داشته باشند وبتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند. من سعی می کنم آثاری خلق کنم که مردم را بخنداند. اما برای خودم کارتونهایی می کشم که اگرمردم آنها را ببینند از آنها متنفر می شوند.
فکر می کنید چرا این قدر موفق بودید؟
سوال خوبی است. شاید دلیلش این باشد که مردم هم رویاهایی شبیه به من دارند. من در کارتون هایم نه تنها طنز بلکه احساسات متفاوتی را به تصویر می کشم. شاید مردم این را حس می کنند. فکر می کنم شخصیت های کارتون های من جذابیت دارند، شاید به دلیل بینی خاص آنها باشد. من به دلایل حرفه ای کارتون ها و فیلم های تلویزیونی مختلف را تماشا می کنم، برخی از آنها بدون بینی هستند و برخی ابروهایشان در هوا است. به نظر من هنرمند باید به شخصیت هایش جذابیت بدهد.
شخصیت کارتون های شما هرگز صحبت نمی کنند. شما خودتان گفتید دوست دارید این شخصیت ها به هر زبانی درک شوند نه به زبان خاصی مثلا فرانسوی باشند. اولین کارتون شما در فرانسه چاپ شد، درست است؟
اولین کارتون من در ۳۱ ژوئیه ۱۹۶۶ چاپ شد. در آن زمان سه سال بود که پاریس زندگی می کردم و تازه در حال یادگیری زبان فرانسه بودم. شغلم را از دست داده و تنها و بی کس بودم و فقط ۲ دوست داشتم، اما هیچ خانواده ای نداشتم. باید کاری می کردم که بتوانم در پاریس بمانم یا باید دمم را روی کولم می گذاشتم و به آرژانتین برمی گشتم. یکی از دوستانم که کارتونیست روزنامه بود از من پرسید دوست دارم این شغل را امتحان کنم؟
من هم قبول کردم. دو یا سه ماه آثار کارتونیست های مختلف را دیدم و کارتون های خودم را خلق کردم. مجله " پلوین" اولین کارتون مرا چاپ و برای آن ۵۶ فرانک به من پرداخت کرد.
شخصیت های کارتون های شما گوش ندارند. شما هم دوست داشتید گوش نداشتید و چیزی نمی شنیدید؟
آنها دهان هم ندارند. فقط گاهی دهانشان را باز می کنند. اگر توجه کرده باشید همه آنها شبیه به هم هستند. با مدل موهای یکسان و یک اندازه که هرگز کوتاه تر یا بلند تر، پر پشت یا کم پشت نمی شود. آنها هرگز جوان تر یا پیرتر نمی شوند.در هیچ یک از کارتون هایم آنها را از نزدیک تر یا دورتر نشان نداده ام. شاید دلیل شخصی داشته باشد.
شاید می خواهید نشان دهید که به فردیت اعتقادی ندارید؟
( با خنده) من فقط شخصیت هایی را دوست دارم که کمی سورال باشند. از کودکی دوست داشتم شخصیت های غیر واقعی را به تصویر بکشم. زرافه مرا دیده اید؟ گردن درازی دارد؟ اما شباهتی به زرافه های دیگر ندارد. به همین دلیل سبک کارتون خاص خودم را پیدا کردم و آنها را به مرور گسترش دادم. زنان و مردان در کارتون های من یک شکل هستند. بسیاری از آنها شبیه به زنان واقعی هستند که به شکل سایه هایی نشان می دهم. تنها تفاوت آنها گاهی در دستها یا شکل بدنی آنها است.
این شخصیت ها در جنگل یا جزیره دور افتاده یا آسمان خراش شهری بزرگ باشند همیشه شبیه به افراد بی خانمان به نظر می رسند؟
بدین دلیل که آنها از حوادث اطرافشان بی خبرند و خطر را احساس نمی کنند. من هم در زندگی همینطور بودم. خانه ام را از دست دادم و به کشور پرو رفتم بدون این که بدانم چه در پیش دارم. پنج سال بعد به نیویورک رفتم و از آنجا با کشتی به اروپا رفتم. باز هم نقشه و برنامه ای نداشتم. شخصیت من هم مانند شخصیت های کارتون هایم است.
اکثر مناظر کارتون های شما سیاه و سفید هستند و اکثر شخصیت ها تنها به نظر می رسند؟
این شخصیت ها خود من هستند. انسان ها همیشه تنها هستند. نه تنها در خانه بلکه در خیابان، استادیوم ورزشی، کره زمین .... و حتی در جهان هستی نیز تنها هستند.
چه چیز به شما کمک می کند این تنهایی را بشکنید؟
تخیل. می توانم در تخیلاتم به هر چیزی فکر کنم. در یکی از کارتون هایم مردی در جزیره ای کوچک تنها نشسته است و این جزیره زانوی زن زیبایی است که در دریا دراز کشیده است. این تخیلات من است.
همه جا حس می کنید در خانه خودتان هستید؟
خوب، همه جای جهان هستی خانه من است.
آیا فرد رمانتیکی هستید؟
بله. حتی در کودکی به ماه و ستاره ها نگاه می کردم. یک ستاره را به عنوان ستاره خودم انتخاب می کردم. فکر می کنم مریخ بود. یک ستاره زیبا و سرخ رنگ.
- یک بار گفته بودید که عشق پایدار است. برخی زوج ها بیست، سی یا چهل سال بعد از ازدواج با هم زندگی می کنند؟
بله درست است. من ۴۷ سال پیش در سال ۱۹۶۹ ازدواج کرده ام.
زندگی تان چگونه است؟
اوه، دوست ندارم در باره زندگی خصوصی ام صحبت کنم.( با خنده) نمی دانم ازدواج کرده اید یا نه اما با ازدواج همه چیز تغییر می کند. می توانید همه چیز را واقعی تر ببینید. وقتی یک زوج با هم پیر شدند چیزی بیش از عشق بین آنها وجود دارد.
شاید شخصیت کارتون های شما بزرگ ترین بینی های کارتونی را داشته باشند. می خواهم از شما بپرسم آیا دوست دارید بینی برخی ازشخصیت کارتون هایتان را تغییر دهید؟ نظرتان در این باره چیست؟
عالی است. لوریوت به تمام شخصیت های زنان و مردان کارتون هایش همین بینی ها را داده است. اما بینی های موردیلو بزرگتر هستند. لوریوت را می شناسید؟ او کارتونیستی آلمانی است اما کارتون هایش انگلیسی به نظر می رسند. من آثار او را خیلی دوست دارم. بینی های متفاوت و بزرگ دیگر متعلق به شخصیت های کارتونی آستریکس و اوبلیکس اثر آلبرت اودرزو است. بینی آنها بسیار شبیه به کارتون های لوریوت است.
نظرتان در این باره چیست؟
نمی دانم. به نظرم خنده دار است. این شخصیت ها بسیار دلسوز به نظر می رسند.
پس شما هم همین بینی را دارید؟
شخصیت های کارتون هایم را دوست دارم. چشمانشان شبیه به خودم هستند اما بینی شان بزرگتر از من است. یکی از هفت کوتوله در دیزنی هم همین شکل بینی را داشت. سال ۱۹۳۷ بود من آن زمان پنج سال داشتم و با مادرم برای دیدن کارتون " سفید برفی و هفت کوتوله" به سینما رفته بودیم. این کارتون برای من شروع همه چیز بود.
شخصیت های کارتونی موردیلو فقط هنری نیستند بلکه تجاری هم شده اند. در طول سالها خانه، کوه، پازل و تقویم هایی از شخصیت های کارتونی موردیلو ساخته شده و فروش بسیاری هم داشته است؟
درست است. شخصیت های کارتونی من بدون تجاری شدن نمی توانستند تا این حد موفق و مشهور شوند. البته من روی شخصیت های کارتون هایم تمرکز می کنم. اما شرکای حرفه ای من به آنها زندگی می بخشند و از آنها تقویم، بازی های کامپیوتری، ساعت، کالای خواب و... می سازند.
آیا پول زیادی از آنها در می آورید؟
با درآمد کارتون های مطبوعاتی نمی شود زندگی کرد. البته کمک و تاثیر برخی از همکاران را نمی توان در موفقیت این کارتون ها نادیده گرفت مثلا بیل واترسون کارتونیست اثر " گالوین و هوبس" که متاسفانه در جوانی خودش را بازنشسته کرد. گری لارسن هم دیگر کار نمی کند. نمی فهمم چرا این کار را کرده اند. من اگر کار نکنم می میرم. من با کارتون نفس می کشم. کارتون زندگی من است. شاید بالاتر از این چیزها باشد.
لوازم موردیلو در فروشگاه ها به فروش می رسند و سود بسیاری برای دیگران دارند. این حقیقتی ناراحت کننده است.
این روند طبیعی است. اگر کودکی نقاشی بکشد، آن را به مادرش نشان می دهد و می گوید: " مادر من این نقاشی را کشیدم. می خواهم آن را به همه نشان بدهم . پول در آوردن خیلی برایم مهم نیست."
پنج سال پیش اعلام شد که فیلمی از کارتون های موردیلو در حال ساخت است. در چه مرحله ای است؟
در حال کار کردن روی آن هستیم. فیلم انیمیشن است ، این فیلم توسط یک تیم متبحر بلژیکی مراجل نهایی ساخت را طی می کند.
در حال حاضر در موناکو زندگی می کنید؟ چرا؟
به دلایل تجاری این تصمیم را گرفتم. در حال حاضر در هفت کشور ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، آلمان و... زندگی می کنم. باید دائما مسافرت کنم. از مایورکا تا کامبرسوم. این مزیتی است که می توانم جاهای مختلف را ببینم و از دریاها عبورکنم.
موناکو برایتان خسته کننده نیست؟
شاید تا اندازه ای خسته کننده باشد، اما محیطی امن و آرام است و برای کسانی که بالای ۷۰ سال هستند بسیار عالی است. اگر جوان بودم هرگز در موناکو زندگی نمی کردم. سال آینده ۲۰ سال می شود که در آنجا زندگی می کنم. و در تمام این سالها کسی با من مصاحبه نداشته است. همه مرا نادیده گرفته اند.
آنها شما را پرنس زمان نامیده اند؟
مردم اینجا رفتاری دوستانه دارند.ما با هم دست می دهیم و به گرمی سلام می کنیم. حتی یک بار هم عضو هیئت داوران بودم، اما آنها نمی دانند من چه کسی هستم.
به نظر می رسد هنر طنز چندان در اینجا شناخته شده نباشد؟
شاید در آینده تاثیر کارتون و کمک آن به مردم جهان شناخته شود. نمی توانم بدون حس طنز زندگی کنم. حتی نمی توانم زندگی بدون طنز را تصور کنم. به خصوص در حال حاضر!
برای من طنز محبت، ترس و همه چیز است. من این مطلب را سی سال پیش گفتم. این روزها ترس همه جا وجود دارد. به همین دلیل نمی توانم جلوی خودم را برای کشیدن کارتون بگیرم. ما باید به هم کمک کنیم مهم نیست چه اتفاقی بیفتد.
گیلرمو موردیلو در ۴ آگوست ۱۹۳۲ در بوئنوس آیرس، آرژانتین به دنیا آمد. پدرش تکنسین برق بود. گیلرمو در ۱۶ سالگی از مدرسه روزنامه نگاری دیپلم گرفت و در ۱۸ سالگی طراحی اولین کتاب کودکان خود را انجام داد. او از سال ۱۹۹۷ در موناکو زندگی می کند.
موردیلو برای کارتون های زرافه بانمک و حیوانات دیگرش و همچنین شخصیت های کارتونی زنان و مردان کوچک با بینی های پیازی شکل شهرت جهانی دارد. از دهه ۷۰ و ۸۰ این کارتونها در مجله " استار" و کتابها، پوسترها، پازلها، کارت پستال ها و فیلم ها به نمایش عموم در آمده اند. آثار موردیلو نه تنها در نمایش های تلویزیونی به نمایش در آمده اند بلکه حتی در ایستگاه های راه آهن نیز نصب شده اند.
موردیلو ۴۷ سال پیش ازدواج کرده و یک دختر و یک پسر دارد. او به فوتبال و ورزش گلف علاقمند است.