1394 / 5 / 22 طرح هایی از فاجعه های خنده دار/ نگاهی به کاریکاتوهای محسن نوری نجفی / مقاله
این نوشتار تلخیصی است از مقدمه بـسیار ارزشمند و مـبسوط آقای مـحمد رفیع ضیایی برای کتاب«اصول مقدماتی انزوا» که دربرگیرنده مجموعهای از آثار کاریکاتور آقای محسن نوری نجفی است.
در بررسی آثار هنرمندان از جمله کاریکاتوریستها باید به ویژگیهای خاص و عام اثر هنری توجه کـرد.ویژگی عام،در آثار هنرمندان کاریکاتوریست عـبارت اسـت از مجموعهای از روشهایی که کاریکاتوریست به وسیلهء آن شکلی را ایجاد و پیامی را منتقل میکند.هر کاریکاتوریستی از عناصر بصری چون نقطه،خط،شکل،رنگ و بافت استفاده میکند و آ،نها را با مهارتهای خود در وضعیتهای گوناگونی به لحاظ جهت، مقیاس و بعد در درون ترکیببندیهایی جای مـیدهد که در نهایت مفهوم و یا مفاهیمی از آن استنباط میشود.هنرمند کاریکاتوریست میتوند در جریان آفرینش اثر خود از نمادها استفاده کرده و به اثر خود حالتی رمزگونه بدهد که در بازخوانی آن احتیاج به رمزگشایی باشد.
آثار یک کاریکاتوریست ممکن است خطی باسشد و یـا هـمراه با هاشور زیاد و یا کم،نوعی بافت را بسازد.طبعا بسیاری از خصوصیات عام در آثار محسن نوری نجفی نیز به کار رفته است.برای مثال در آثار وی نیز از خط و شکل استفاده شده است.و یا بسیاری از آثار او پرکـار و دارایـ هاشورهای مخطط،موازی،حصیری و غیره است.
ویژگی خاص اثر هنری درواقع پاسخی است به این سؤال که هنرمند موردنظر از موازین عام چگونه استفاده میکند.این ویژگی در آثار هر هنرمند صاحب سبک چون اثر انگشت مهم و قابل تـشخیص است.
بسیاری از کـاریکاتوریستهای صاحب سبک ایرانی،از هر عنصر بصری به شکلی استفاده میکنند،که حالتهای طراحی ویژهء آنها را به خود گرفته و در بافت کلی سبک طراحی آنها جا میگیرد.مثلا اسب، سگ،خانه،کوه و انسان همه را با یک روش طراحی کـردهاند نـه ایـنکه به عنوان مدل هر چیزی را از جـایی وام گـرفته باشند.
در مـورد محسن نوری نجفی باید گفت که وی دارای چند هزار کاریکاتور و کارتون چاپ شده است.به این جهت اگر نهایتا رأیی صادر کنیم آن آثار هـم کـه بـعضا قدرتمندتر از گزیدهء این مجموعه هستند، اما بنا به دلایـلی در ایـن مجموعه نیامدهاند مدنظر قرار خواهند گرفت.
در مجموع میتوان آثار کاریکاتوریستها را بین طیفهای بیطرف و جانبدارانه و یا ساده و بغرنج و یا بسیاری از حـالتهای چـندگانهء دیـگر، تشخیص داد.مثلا شاوال،بسک،سینه آثاری دارند از کارتونهای ساده تفریحی گرفته تا آثاری بـانگرش عمیق سیاسی.مهم این است ما کدام آثار را نگاه میکنیم و چه اطلاعاتی دربارهء سایر آثار داریم.
اما کاریکاتور و کارتون را چگونه باید خـواند،یا دیـد و فـهمید؟گرچه در ایران تاکنون مقالات،کتابها و بررسیهای زیادی در مورد نقد و تحلیل ادبیات از جمله شـعر،قصه و رمـان صورت گرفته،امّا در مورد کاریکاتور و کارتون این اتفاق نیفتاده و به جرأت میتوان گفت تا دههء 1340 به ندرت مـقالاتی در تـحلیل،نقد و یـا بررسی و یا اصولا شناسایی کاریکاتور در ایران یافت میشد.کاریکاتور و کارتون در ایران نیز با نشریات پا بـه عـرصهء سـیاست گذاشت.سیاست محملی شد برای ظهور نشریات و از تصویر برای رساندن شعارهای سیاسی،اجتماعی و اقتصادی خود استفاده کرد.گرچه تـاکنون بـیش از 200 نـشریه با مضمون طنز و کاریکاتور و کارتون به صورت نوشتاری و تصویری در ایران منتشر شده است،امّا در میان آنـها تـنها چند نشریه را میتوان قابلتوجه و تأثیرگذار نامید.این نشریات تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی عبارت بـودند از مـلا نـصر الدین چاپ باکو و تفلیس از 1906 میلادی و انتشار 8 شماره در تبریز،آذربایجان و چند نشریهء آغاز مشروطه مثل کـشکول و بـهلول، وروزنامههای ناهید و امید،توفیق،چلنگر،باباشمل و کاریکاتور.
به هر رو از سالهای 1340 شیوهء جدیدی در ایران شکل گرفت و این شیوه طی یک دهه مباحثی را در مخالفت و موافقت با خود به راه انداخت و حتی مباحثی چون تقلید از آثار دیگران هم وسـیعا مـطرح شد.امّا مهمترین مسألهای که در همین سالها تأثیر خود را گذاشت،درک شیوهء جدید اندیشیدن در خلق کاریکاتور و کارتون بود؛ اینکه چـگونه میتوان بـه روش جـدیدی اندیشید و کارتون را از وابستگی به ادبیات نجات داد.
نوع اندیشیدن هم بسیار مهم بود.تا آن دوره معمولا در کاریکاتور و کارتون نوعی روایت تعریف میشد کـه شـاخ و بـرگ زیادی هم داشت،درست مثل مصوّر کردن یک افسانه که در یک تصویر چند شخصیت حـضور داشـتند و حادثه در زمانی معلوم و در جایی معین همراه کاراکترهای تیپیک مشخص اتفاق میافتاد.با ورود شیوهء جدید،کاریکاتوریست و کارتونیست دریافت که میتواند تـفکر و انـدیشهء کاریکاتوری را از روایتهای پیچیده جدا کرده و تنها به یک واقعه،یک رویداد و یا یک پدیـدهء ساده بـپردازد.این حالت هنرمند را قادر میساخت که سوژهء اصلی را از روایـت پیچیده بـه انـتزاع کشانده و تنها به آن
بپردازد.پیگیری این شیوه باعث شـد کـه هم تصویر در کل از روایتهای پیچیده دور شود و هم به لحاظ محتوایی تنها پیامی خـاص مـنتقل شود.امروزه این اندیشه برای هـنرمندان کاریکاتوریست و کـارتونیست بسیار جـاافتاده اسـت؛امّا بـاید توجه داشت که در آن زمان انقلابی در نـوع نـگرش کاریکاتور و کارتون به حساب میآمد . انقلابی در گذر از شیوهء روایـتگونهء رسـام ارژنگی،روح اللّه داوری، تجارتچی و بسیاری دیگر به انـتزاع هنرمندانهء آثار بسک،شاوال، توپور،سینه،اشتینبرگ و...
اغلب هـنرمندانی کـه در دهههای 1350 به بعد وارد عرصهء آفـرینش کـاریکاتور و کارتون شدند درگیر این تجربه بودند،تا جایی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تقریبا ایـن نـوع اندیشه جا افتاده بود و کاریکاتوریست و کـارتونیست جـدید مـجبور نبود تمام تـجربیات را از نـو شروع کند.به همین جهت عـدهای از هـنرمندان جوان این امکان را داشتند که روش سنتی کاریکاتور در ایران را پینگرفته و از آغاز کار شیوهء جدید را تجربه و دنـبال کنند.
غلیان و جـوشش انقلابی در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی هـم بـه گونهای بـود کـه کاریکاتور و کـارتون به عنوان یک هـنر پیامدار در کنار بایدها و نبایدها قرار گرفت و بسیاری از هنرمندان شروع به خلق آثاری کردند که در آنـها مـفاهیم مجردی چون آزادی، صلح،جنگ،فقر،گرسنگی،ثروت،زر و زور و قدرت مطرح مـیشد و هـنرمند فـرصت مییافت تـا بـسیاری از این مفاهیم را بـه صـورت آثار بدون شرح مطرح کند.
نوری نجفی از جمله هنرمندانی بود که روش سنتی در کاریکاتور و کارتون ایران را تجربه نکرده بـود و کـششی هـم به آن شیوه نداشت.به این جهت مـیتوان بـه جـرأت گـفت که بـه ایـن روش نزدیک نشد.
آثار نوری نجفی دراین مجموعه را میتوان در دو طیف طراحیهای طنزآمیز و سیاه دستهبندی کرد.اینگونه طراحیها به علت قراردادن عناصر متضاد،متناقض،ناهمگن و نامتجانس در کنار هم،وارد عرصهء نوعی خاص از طنز میشود که چـنانچه مورد بررسی نقدنویسی اروپایی قرار گیرد به سادگی از آن با عنوان«طنز سیاه» "Noir" نام خواهد برد.ضمن اینکه معمولا تحلیلگران اروپایی خیلی ساده لفظ گروتسک را هم در چنین مواردی به کار میبرند؛وضعیتی تعریفنشده بین خنده و گریه،حالت تـعادلی نـاپایدار در فاجعهای خندهآور.
نوری نجفی در این طرحها کمتر از اغراقهای کاریکاتوری و یا کارتونی استفاده کرده و در مواردی حتی میتوان گفت که استفاده نکرده است.به امّا هیچوجه نمیتوان گفت که این آثار طراحیهای سادهای است،چرا کـه بـا ایجاد تناقض و تضاد ترکیببندی عناصر ناهمگن و نامتجانس کاریکاتور،کارتونهایی هستند که در«ژانر»طراحی طنزآمیز و طنز سیاه قرار میگیرند.
چنین خصوصیتی در این آثار هم از نظر تکنیکی و کاربرد عناصر بـصری و هـم از نظر محتوایی سـبک خاص نوری نجفی را میسازد.گرچه آثار این مجموعه پرکار هستند و در آنها از هاشورهای پرقدرت و بهجا استفاده شده،امّا بهطور کلی هر طرح و کاریکاتور دارای یک سوژه است و از عناصر بـصری بـه اندازهای استفاده شده که نـیاز بـوده،به همین جهت آثار پرگویی نیست و در کل هر طرح به صورت منطقی دارای سه اصل تز(نهاد)آنتیتز بر(نهاد)و نتیجه سنتز است.یعنی معمولا در هر طرح تنها دو عامل متضاد یا متناقض یا ناهمگون و نامتجانس باهم درگیرند و تـز و آنـتیتز در عملکرد خود،به نتیجه یا سنتز،یعنی بیان مفهومی کاریکاتور یا پیام،میرسد.
اغلب طرحها دارای نماد و سمبلهای آشنای ملی و یا نمادهایی باگسترهء جهانی است.رمزگشایی بعضی از طرحها به علت نوع نگرش فلسفی شرقی در این آثار ساده نیست و مـیتواند با تأویلهای چندگانه هم روبهرو شود.آثار نجفی از نظر ترکیببندی در فرم زیباست.یعنی در وهلهء اول حس مشترک خوشایندی در بیننده به وجـود میآورد.
آنچه با دقت در فرم میتوان از این آثار دریافت این است که هـروقت سـوژهء طـراحی به هنرمند اجازه داده،ترکیببندی کار به سادگی به طرف پیچیدگی و بغرنجی هنر اسلامی و ایرانی رفته است.این حالتها را میتوان از درهـمآمیختن شـاخه و ریشهء درختان یافت.این خصوصیت را در آثار دیگر نجفی که در این مجموعه نیامده هم میتوان سراغ گـرفت.کاراکترهای انـسانی طـراحیهای نوری نجفی تیپیک نیستند و به صورت انسان با مفهوم کلی مطرح میشوند که معمولا این انـسان در آثار اغلب هنرمندان تصویر یک مرد است.
مواردی که برشمردیم بیشتر به فرم و شکل کار مـربوط بود،آنچه در آثار نوری نـجفی با اهـمیت بیشتری به آن پرداخته شده محتوا و پیام اثر است.رویهمرفته میتوان گفت که تمام آثار این مجموعه دارای پیام است و باید اضافه کرد که بخشی از این پیامها فلسفی و نشأت گرفته از تفکری شرقی است.
گفتیم که بسیاری از ایـن آثار از نظر محتوایی توضیح سادهای ندارد و گرچه بسیار ساده در فرم خود شکل گرفته،امّا دارای محتوای پیچیدهای است.اغلب پیامها با مقولات و مفاهیم کلی ارتباط دارد.که برای جهان و جامعهء انسانی موضوعات شناختهشدهای است.مفاهیمی چون مـحیطزیست،جنگ،قدرت،ثروت،فقر،مرگ،تهاجم فـرهنگی، گرسنگی،ازخودبیگانگی،اسارت انسان،خرد در مقابل بیخردی،نمایش مغز به عنوان عامل اندیشه و تفکر.با این حال در این مجموعه طرحهایی هم میتوان یافت که در قالب یک اندیشهء سوررئالیستی قابل تفسیر است و یا تعدادی از طرحها که نوعی شـگرد و بـازی تصویری است امّا در آنها نیز از موضوعاتی استفاده شده است که میتواند تفسیر خاص خود را داشته باشد.
بهطور کلی باید گفت که این نوع اندیشه که بافتی شرقی دارد در کاریکاتور و کارتون ایران مخصوصا در میان نـسل جـوانتری که بعد از انقلاب اسلامی ایران وارد عرصهء این هنر شدهاند جایگاه خاصی دارد.
در بسیاری از کشورهای دنیا وقتی از کاریکاتور و یا کارتون نام میبرند شکل خاصی از این هنر موردنظر است که متأثر از جریانات سـیاسی،اقتصادی و اجـتماعی و یـا دهها مقوله از این دست شکل گـرفتهاند و مـعمولا کـمتر وارد عرصههای تفکر فلسفی میشوند.امّا تفکر مسلط بر کاریکاتور و کارتون بدون شرح در ایران دارای بافتی فلسفی و عارفانه است و معمولا مفاهیم در قالب نماد و سمبلهای رمزگونهای بیان مـیشود؛نظیر آنـچه در غـنیترین شیوهء پرداخت ادبیات شعری این سرزمین وجود دارد.به ایـن جـهت رمزگشایی از آثار هنری در کشور ما خود نوعی لذت به همراه دارد و همین لذت است که سبب میشود بیننده در مقابل این آثار توقف کـند،نگاه کـند و هـمیشه بخواهد آن را چون جعبهای جادویی باز کند و اسراری را از آن کشف نماید و این حـالت رمزگونهء عارفانه یکی از شاخصهای کاریکاتور و کارتون فرهیختهء ایرانیان است.
این نوشتار تلخیصی است از مقدمه بـسیار ارزشمند و مـبسوط آقای مـحمد رفیع ضیایی برای کتاب«اصول مقدماتی انزوا» که دربرگیرنده مجموعهای از آثار ...